Tuesday, June 30, 2009

تاریخچه بکارگیری نیروهای خارجی در بدنه نیروهای نظامی کشور

تاریخچه بکارگیری نیروهای خارجی در بدنه نیروهای نظامی کشور و از جمله سپاه پاسداران به زمان جنگ تحمیلی برمی گردد که معاندین عراقی عضو مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در قالب یک لشگر بنام لشگر نه بدر در خدمت ایران بوده اند و البته بعدها افغان ها و اعراب لبنانی هم بطور مشخص و آشکار در خدمت نیروی قدس سپاه درآمدند . هم اکنون نیزمدتهاست دو تیپ مشخص از نیروی قدس سپاه پاسداران یکی با استقرار در مجاورت سازمان صدا و سیما و محل نمایشگاههای بین المللی تهران که از بازماندگان لشگر نه بدر می باشند مسئولیت حفاظت از صداو سیما را برعهده دارند و تیپ دیگر در خیابان امام خمینی تهران در کنار لشگر مخصوص ده سید الشهدا به عنوان تیپ احتیاط تهران که از اعضای افغان و اعراب لبنانی و سوری تبار می باشند همچنان در بدنه امنیتی و انتظامی سپاه تهران می باشند . چهار سال پیش نیز وقتی که نیروی انتظامی در گشتهای جدید ارشاد و امنیت خود که به "ماشین سیاه ها" مشهور شدند شایعه بکار گیری نیروهای خارجی و عرب زبان در آنها شدت گرفت. ماجرا وقتی از شایعه به عینیت رسید که روزنامه نگاری در تهران اعلام کرد که بسراغ یکی از آن تیم های گشتی رفته و با آنها درصدد مصاحبه برآمده اما از چهار نفر راکبان آن جیپ فقط یک نفر از آنها به فارسی تسلط داشته است ، در بعد از آن بود که فرماندهی وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ اعلام نمود افراد فوق و تعدادی بسیاری از این گشتی ها از نیروهای احتیاط نیروی انتظامی در استان خوزستان می باشند که در مواقع لزوم در دیگر مناطق کشور نیز به کار گرفته می شوند ! ، البته این توضیح و پاسخ این مقام نه تنها قانع کننده نبود بلکه مهر تائیدی بود بر همه شایعه ها . در کودتا و سرکوبهای بعد انتخابات اخیر در تهران و شهرستانها نیز باز دوباره این شایعه قوت گرفت که سپاه برای سرکوب معترضان از اعراب و بطور مشخص لبنانی ها استفاده نموده ، البته با توجه به روحیه ایرانی ها که همواره علاقه دارند هر گونه قتل و غارت را به دیگران نسبت دهند و حتا گاها دایره این اتهامات را می بینیم که شامل حال احمدی نژاد و خامنه ای نیز می شود و می گویند اینها ایرانی نیستند ! این شایعه همچنان در دایره شایعه باقی ماند تا به امروز ... اگر به یاد داشته باشید در هنگام انتخابات و در حالی که هنوز حتا زمان انتخابات و رای گیری نیز به پایان نرسیده بود گروهی با حمله به ستاد مهندس موسوی در تهران و اشغال وی ستاد مذکور را با حکم دادستانی انقلاب اسلامی پلمب نمودند ، البته دادستانی هنوز مسئولیت این عملیات رانه تائید نموده و نه تکذیب امادر مطبوعات حکومتی درباره این یورش باز از عنوان تکراری و نخ نما شده دست داشتن لباس شخصی ها و خود سران در آن عملیات یاد شده اما آنچه قوت دارد هنوز ستاد فوق پلمب می باشد و بسیاری از افراد دستگیر شده در آن روز کماکان در بازداشت بسر می برند . اشغالگران ستاد که آغازگر این کودتای خونین بوده اندظاهرا آنچنان سرمست و شادمان بودند که پس از اشغال ستاد اقدام به انداختن عکسهای یادگاری نیز نموده اند !تعدادی از این عکسها با واسطه ای بدست من رسید که در میان آن عکسها عکس یکی از اعضای مشهور حزب الله لبنان برادر شهید علی منیف اشمر که از جمله شهدای عملیاتهای انتحاری حزب الله لبنان می باشد و بارها مورد تشویق و تفقد آقای خامنه ای نیز قرار گرفته می باشد

تجمع سراسری 18 تیر تمامی آزادیخواهان ایران در مقابل دانشگاه تهران

تجمع سراسری 18 تیر تمامی آزادیخواهان ایران در مقابل دانشگاه تهران

18 تیرماه سالگرد تولد 70 سالگی سیدعلی خامنه ای است

18 تیر سالگرد حمله لباس شخصی های هواداران خامنه ای به کوی دانشگاه است

با حضور در میدان انقلاب و درمقابل دانشگاه تهران

بدترین و تلخ ترین خاطره روز تولد را برای خامنه ای رقم خواهیم زد.

تجمع کنندگان از همه شهرهای ایران به ویژه تهران, تبریز, سنندج, کرمانشاه, مشهد, شیراز, اصفهان, کرمان, یزد و اهواز به سمت تهران حرکت خواهند کرد.

Monday, June 29, 2009

صدها نیروی ضد شورش سپاهی, بسیجی و نیروی انظامی در خیابان ولی عصر

دوشنبه: 8 تیرماه ساعت 17
بنابر گزارش شاهدان عینی و بر اساس اعلام قبلی مبنی بر تشکیل زنجیره انسانی هواداران میرحسین موسوی از میدان تجریش تا راه آهن در طول خیابان ولی عصر, امروز دوشنبه 8 تیرماه صدها نیروی ضد شورش در فواصل منظم و با آرایش نظامی کنترل این خیابان را به ویژه در اطراف صدا و سیما بر عهده گرفته اند.
گفتنی است در حال حاضر کلیه تلفن های همراه منطقه قطع می باشد. و هسته اصلی تجمع مردم در میدان ولی عصر تشکیل شده است.
هنوز هیچ درگیری در این روز گزارش نشده است و فقط خیابان ولی عصر ترافیک سنگینی دارد.

اعتکاف (اعتصاب) سبزها در ماه رجب

رجب ماه اعتکاف و اعتصاب

در شرایطی که غیبت میرحسین موسوی از انظار مردم، موید حبس خانگی اوست و با توجه به اینکه حکومت اسلامی خود را مدافع عناصر مذهبی می داند می توانیم با استفاده از همین عناصر اقدام به اولین اعتصاب سراسری با هدف آزادی میرحسین و ابطال انتخابات کنیم. در ماه رجب هستیم و روزهای سپید (ایام البیض) نزدیک است. روزهای 13، 14 و 15 این ماه (روزهای سپید) مصادف با 15 تا 17 تیرماه است که می توانیم بدلیل اعتکاف رسما از حضور در محل کار خودداری کنیم.

حکومت نمی تواند مانع این امر - که سالهاست تبلیغ می کند - بشود. اعتکاف سبزها می تواند به صورت سراسری در یک محل انجام شود یا در مساجد مختلفی که وابستگی حکومتی کمتری دارند صورت بپذیرد. این ایده را گسترش بدهید تا بدست تصمیم سازان برسد که ببینند می توانند محلهای عمومی را به این امر تخصیص بدهند یا نه. اگر تصمیم حامیان موسوی و کروبی بر اعتکاف سراسری باشد، تصمیم سازان همچنین می توانند اعتکاف را چندروز زودتر آغاز کنند. حتی اگر اعتکاف سراسری در محل عمومی خاصی میسر نشد، مسلمین سبز می توانند با اعتکاف در منزل و غیبت گسترده سه روزه از محل کار، اولین اعتصاب سراسری سبزها را بدون هیچ بار منفی رقم بزنند. در ضمن، فردای واپسین روز اعتکاف، هجدهم تیرماه است که می تواند در صورت بی نتیجه ماندن اعتصاب به اعتراضی سراسری بیانجامد. این ایده را گسترش بدهید. موسوی و جنبش سبز در خطر است.

Saturday, June 27, 2009

کمپین ملی جنبش آزادیخواه ایرانیان برای تحریم دولت کودتاگر احمدی نژاد

لطفا با نشر این خبر ایرانیان را حمایت کنید

صدا و سیما: تحریم آگهی دهندگان و کلیه کالاهای تبلیغاتی صدا و سیما به منظور تضعیف توان مالی صدا و سیما

روزنامه های دولتی- تحریم آگهی دهندگان و کلیه کالاهای تبلیغاتی در روزنامه های ایران, کیهان, جام جم, وطن امروز

سایت های دولتی: تحریم آگهی دهندگان در سایت های فارس, ایرنا و...

مافیای اقتصادی دولت: عدم واریز وجه خیرات و صدقات در صندوق های صدقات کمیته امداد امام به دلیل جلوگیری از افزایش توان مالی جناح احمدی نژاد در صورت تمایل به صدقه دادن این وجه را به افراد مستحق فامیل, همسایه و یا دوستان بدهید.

بانک ها و موسسات مالی وابسته به دولت: تحریم بانک ها و موسسات مالی و اعتباری جناح دولت و بیرون کشیدن پول از آنها مانند موسسه مالی مهر(بسیجیان سابق) ارگان مالی سپاه و بسیج, موسسه مالی انصار(وابسته با بیت رهبری), موسسه مالی قوامین(ارگان مالی نیروی انتظامی), بانک سرمایه( مدیر عامل جدید معاون مالی دانشگاه پیام نور), بانک ملت, بانک کشاورزی

سفرهای زیارتی: تحریم سازمان حج و اوقاف و عدم رفتن به سفرهای زیارتی حداقل تا 2 سال آینده برای کاهش توان مالی دولت

اقدامات ضروری:

فریاد الله اکبر از روی بام ها هر شب ساعت 10 تا 10:30

نوشتن شعارهایی مانند دولت کودتا استعفا و ... روی اسکناس ها

شعار نویسی روی دیوارهای شهر با رنگ سبز

اطلاع رسانی گسترده و دقیق به افراد ساکن در تهران و شهرستان ها و خارج کشور

Wednesday, June 24, 2009

يست نام و شماره تلفن تعدادى از فرماندهان ستاد ويژه سرکوب

يست نام و شماره تلفن تعدادى از فرماندهان ستاد ويژه سرکوب بدين شرح مى باشد :
افشين کامل افسر اطلاعات ناجا تهران(منطقه تهران بزرگ) 09366431318
حاج على رضايى مسئول اطلاعات ناحيه سيدالشهدا تهران 09123847659
على افسرى کارمند اداره اطلاعات تهران 09123862832
مجيد افشردى فرمانده اطلاعات و امنيت سپاه منطقه جماران 0912 1361881 امير قربانى از مديران بخش تامين و تسليح اداره کل حراست وزارت کشور 09355339003
امير معقولى فرمانده اطلاعات حوزه مقاومت بسيج 289 منطقه اويس قرنى 09122052165
اميرحسين آريچ جانشين تيم حفاظت فرماندهى کل سپاه 09123490234
مهدى اميرى فرمانده تيم حفاظت احمدى نژاد09124357217
حسين بيگلر معاون ضد اغتشاش معاونت اطلاعات سپاه منطقه تهران 09124289309
الياس ديزجى سر کانال جمع آورى اخبار و اطلاعات سپاه ناحيه شرق تهران 09122401549
ابراهيم مهدوى عضو معاونت عمليات دفاعى نيروى مقاومت بسيج 09123179536
مهدى ابراهيمى عضو تيم حفاظت احمدى نژاد09121050134
فردين تقى زاده رابط وزارت اطلاعات با وزارت کشور09192247339
محمد فتحى فرمانده اطلاعات ناحيه مقاومت ويژه قدس 09122467150 ---02166029493

Tuesday, June 23, 2009

لزوم گسترش موج جنبش به جنوب شهر و حاشیه تهران

با توجه به درگیری های فیزیکی امروز برای موفقیت در ادامه راه بدون شک احتیاج به انتقال موج جنبش به تمام شهر و به ویژه حاشیه هایی مثل اسلامشهر،پاکدشت و ... است. فراموش نکنید که ساکنان این مناطق از حکومت بسیار ناراضی هستند و یکی از دلایل مهم رای بالای آنها به ا.ن.، تقابل ا.ن. با رفسنجانی بود. اکثر این مردمان هاشمی را معادل نظام می دانند و تصور می کنند ا.ن. به مخالفت با نظام برخاسته. حمله ا.ن. به رفسنجانی و دزد خطاب دادنش، عامل اصلی جذب رای در این مناطق است. این طبقه پتانسیل بسیار خوبی هم برای اصطهلاک درگیری دارند. حوادث اسلامشهر موید همین مطلب است. بهترین استراتژی حضور هدفمند نیروهای جنبش در این مناطق است. فیلم های درگیری ها را در این مناطق بلوتوس کنید و با ارتباط برقرار کردن با جوانان این مناطق تحریکشان نمایید تا به جنبش بپیوندند.
تجربه انقلاب 57 نشون داد که حضور حاشیه نشین ها در انقلاب یک موتور محرک بسیار قویه.
از همین یافت آباد شروع کنید. در طول روز بدون جلب توجه به این مناطق برید و با جووناش صحبت کنید. الان خوشبختانه دست فقیرترین مردم ایران هم یه دونه از این ماسماسک های بلوتوس دار پیدا می شه. فیلم درگیری ها رو پخش کنید.
خواهش می کنم این فیلمها و به خصوص فیلم شهادت هموطنامون رو روی سی دی بزنید و در مقیاس وسیع تو جنوب شهر و حاشیه هایی مثل پاکدشت و اسلامشهر پخش کنید

شروع روشنائی - یک راه امن برای مبارزه مدنی

ملت غیور هر ملتی لیاقت حکومتش را دارد آیا لیاقت ما این است

کارکنان وزارت نیرو و شرکتهای برق منطقه‌ای با شما هستند

آنها که نمیتوانند در خیابانها بجنگند میتوانند هر شب از ساعت 8:55 یعنی
5 دقیقه مانده به اخبار سراسری بمدت یکساعت کلیه وسایل برقی پر مصرف بدون
موتور (لامپهای پرمصرف و سایر وسایل گرما زا مانند اتو و سماور برقی و
تستر و لامپهای پرمصرف و ...) را روشن کنند تا برق شبکه سراسری زیر فشار
مصرف بمدت یکساعت قطع شود.
مزایای اینکار عبارتست از
1- اعلام همبستگی عمومی
2- قطع برق در شهرستانها بمنظور خفه کردن مزخرفات صدا و سیما در اخبار ساعت 9
3- کوبنده تر شدن هرچه بیشتر بانگ الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور

سخني با مراجع تقليد شيعه

سخني با مراجع تقليد شيعه

آقايان محترم مراجع تقليد
سلام عليكم

آن گونه كه از كودكي آموخته ايم، عصاره ، الگو و سرمشق يك شيعه واقعي شما مراجع عظام هستيد. كمال آنچه يك انسان عبد در مذهب تشيع ميتواند بياموزد رسيدن به جايگاه والايي است كه شما در آن قرار داريد. نهايت تذهيب، پاكي،‌ علم، تقوي، پيروي از طريق ائمه، از جان و مال و نام گذشتگي در راه اسلام و مبارزه با ظلم و ستم مراحع عظام هستند.

حال اين سوال را از شما دارم كه آيا صدور فتواي قتل زنان و مردان بي سلاح به جرم تقاضاي بررسي مجدد آرا ، آيا حلال و شرعي است؟

آيا كتك زدن مسلمانان و غير مسلمانان، با فرض آنكه نظرشان مخالف نظر حاكم وقت باشد مورد تاييد شرع و مذهب تشيع است؟ آيا شليك گلوله به زن آبستني فقط بخه جرم آنكه از خانه بيرون آمده جزو دستورات اين شرع است؟ آيا چنين روحاني لايق عنوان مرجعيت تقليد و يدك كشيدن عنوان نايب مهدي (عج) است؟ آيا سكوت در برابر اين همه ظلم آشكار روا و پسنديده است؟

اگر پاسخ شما آري است پس آن را به دنيا اعلام كنيد و به ما بگوييد ما سالها از چه تفكراتي پيروي كرده ايم.

و اگر مخالف اين ظلم و كشتار هستيد، لطفا براي حفظ آبروي در معرض خطر اسلام براي حفظ تشيع، نظر شرعي و مخالفت خود را با صداي رسا به جهانيان علام كنيد. و به عالميان بگوييد شما چه فكر ميكنيد.

مگر نه آنكه هر كس صداي ياري خواهي مسلماني را بشنود وپاسخ ندهد مسلمان نيست.

مگر نه آنكه علي فرمود يار مظلوم و دشمن ظالم باشيد.

مگر حسين در آخرين لحظه عمرش نگفت اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد.

آيا منافع و سلامت جان و خاندان مانع همراهي شما با مظلومين در خون غلطيده است؟

آيا جان شما با ارزش تر از جان آن دانشجوي جوان بيست ساله است؟ و يا خون و مصلحت شما رنگين تر از خون حسين، خانواده و يارانش است؟

اسلام با ترسيم يك كاريكاتور توسط مخالفانش آنقدر به خطر نمي افتد كه با اعمال خشونت آميز مدعيانش.

شيعه با مباحث تئوريك مخالفانش آنقدر لطمه نميخورد كه با مهر سكوت و مصلحت انديشي شما.

آقايان مراجع تقليد

اسلام امروز در خطر است

نه توسط آمريكا، نه توسط كفار ،‌نه توسط مخالفان آشكارش، بلكه توسط مدعيان دروغيش

اسلام امروز در خطر است ، توسط آيت ا...ي كه خود را رهبر مسلمين جهان ميخواند و دستور قتل زنان و كودكان و رهگذران بي سلاح را ميدهد.

اسلام امروز در خطر است، نه توسط مخالفانش بلكه توسط شمايي كه سكوت كرده باشي و اسماعيل دنيايت را به مسلخ گاه اعلام نظر نبري!

امروز دنياي شما مرجع تقليد ، در مقابل حيثيت اسلام،‌ شيعه و مذهب قرار گرفته، امروز نان ،‌ نام و جان شما بر سر دوراهي دفاع از آبروي تشيع و يا خزيدن در آرام خانه قرار گرفته.

امروز كفار و اهل كتاب از ريختن خون مسلمانان در اين سرزمين پر از جور اظهار تاسف كرده اند. اين مسلمين، عمري در زير بيرق حسين و تقليد از شما بزرگ شده اند. اينها عمري براي حسيني كه شما به مردم معرفي كرده اند سياه پوشيده اند و اينك خود هدف قمه و شمشير بازماندگان شمر قرار گرفته اند.

نگاه امير مومنين (ع)، امروز به توست . نگاه علي ابن ابيطالب (ع)، حسين ابن علي (ع)‌ نگاه زينب (س)،‌ نگاه رسول خدا (ص) و همه پيروان اين عزيزان امروز به زبان ، عملكرد و عكس العمل شما دوخته شده. سكوت در مقابل اين همه ظلم و جنايت بيش از اين جايز نيست، يا اسلام را فداي دو روز دنيايتان كنيد ، يا به صداي هل من ناصر ينصرني شيعيان و شهيدان هم كيش و هم وطن خود پاسخ دهيد.

در گوانتاناموی وزارت کشور چه گذشت

دانشجویان شکنجه شده گزارش کرده اند: در گوانتاناموی وزارت کشور چه گذشت

خبرگزاری امیرکبیر

حضور یك روزه ی ما در منفی چهار وزارت كشور، بدترین روز زندگی مان بود كه هرگز از ذهن ما پاك نخواهد شد. یكی از ماموران كه به محوطه ی زیرزمینی آمده بود، می گفت اینجا از گوانتانامو هم هزاربار بدتر است”. این بخشی از اظهارات تکان دهنده یک فعال دانشجویی است که چند شب پیش در کوی دانشگاه بازداشت و به همراه سایر دانشجویان در زیر زمین وزارت کشور، تحت شدیدترین شکنجه ها و آزارهای جنسی قرار گرفته است.

این دانشجو که برای رعایت مسائل امنیتی از ذکر نامش خودداری کرده، مشاهداتش را چنین تعریف کرده است: “ما در یك گروه ۴۶ نفره توسط یك مینی بوس به زیرزمین وزارت كشور انتقال پیدا كردیم. در داخل مینی بوس چشم دانشجویان بسته شد. روی صندلی هایی نشانده شدیم كه بر قسمت بالای صندلی سرپوشی حلبی مانند قرار داده شده بود كه بالای سر قرار می گرفت. در طول مسیر به طور دائم با باتوم روی این حلبی ها می كوبیدند كه صدای وحشتناكی در گوش ما ایجاد می كرد و بدترین نوع شكنجه روانی در آن زمان بود. پس از طی مسیر به ناحیه ای رسیدیم كه از حركت چرخشی رو به پایین مینی بوس متوجه شدیم كه در حال ورود به یك زیرزمین هستیم. بعدها در زمزمه های ماموران و نیروهای لباس شخصی همراه فهمیدیم كه این زیرزمین در وزارت كشور واقع است”.

این دانشجو در ادامه گفته: “زیرزمین یك محوطه حدودا صد متری بود كه كف آن پوشانده از خاكستری سیاه بود كه از آن بخار برمی خاست. پس از آنکه به محوطه وارد شدیم مجبورمان كردند روی زمین دراز بكشیم و سپس وادار به غلطیدن روی زمین مان كردند. باید به گونه ای غلت می زدیم كه سرمان به پای ردیف بعدی برخورد نكند؛ به محض برخوردی كوچك، با باتوم و لگد بر سر و بدنمان می كوبیدند. دائما می گفتند كه “می خواهید انقلاب كنید… ” و سپس فحش های هرزه و ناموسی بود كه پشت سر هم نثارمان می كردند. برای جمع حدودا پنجاه نفری ما بیش از بیست نیروی گارد و لباس شخصی در این محوطه حضور داشت. در مرحله بعدی، روی زمین نشسته و به طور متناوب به ما دستور نگاه كردن به زمین یا سقف را می دادند. پس از آنكه چند دقیقه ای دستور خیره شدن به زمین به ما می دادند، به ناگهان از پشت با باتوم و لگد بر سر و گردنمان می كوبیدند. یا در حالی كه سر ما رو به پایین بود و به زمین خیره شده بودیم، سرباز وظیفه ای كه در سنگدلی از ماموران گارد هم بدتر بود، با لگد بر سر برخی دانشجویان می كوبید و می گفت: چرا به زمین نگاه نمی كنی؟! در حالی که سر همه دانشجویان رو به زمین بود”.

این دانشجو در ادامه به تشریح نوع دیگری از بدرفتاریهای صورت گرفته می پردازد: “برخورد با دانشجویانی كه قصد استفاده از دستشویی داشتند به شدت وحشتناك و غیر انسانی بود. اولا اینكه دستشویی بدون در و پوشش بود و كسی كه به دستشویی میرفت در معرض دید بود، ثانیا زمان دستشویی ٣۰ ثانیه بود. پس از تمام شدن سی ثانیه دانشجویان را با غیرانسانی ترین شكل ممكن به بیرون پرتاب می كردند. یكی از رقت بارترین صحنه ها كه هرگز از مقابل چشم دانشجویان پاك نخواهد شد، زمانی بود كه زمان سی ثانیه یكی از دانشجویان به پایان رسید در این هنگام مامور دستشویی با لگد و درحالی كه این دانشجو هنوز عریان بود او را از دسشویی به بیرون پرتاب كرد و به وسط جمع دانشجویان انداخت”.

وی در باره آزار جنسی دانشجویان بازداشتی هم چنین می گوید: “یكی دیگر از رفتارهای زشت و كثیف با دانشجویان شكنجه جنسی آنها در منفی چهار وزارت كشور بود كه زبان از گفتن و بازگو كردن آن شرم دارد. رفتارهای غیرانسانی و شكنجه آمیز به منفی چهار وزارت كشور محدود نبود. پس از انتقال ما به پلیس امنیت نیز شكنجه جنسی به نوعی انجام شد”.

این دانشجو در مورد رفتارهایی که با بازداشتی ها پس از انتقال به پلیس امنیت، انجام شده، چنین گفته است: “هنگامی كه به پلیس امنیت آوردن مان، رئیس دانشگاه – دكتر رهبر – به همراه یكی از نماینده های مجلس آمده بود. در حالی كه خبرنگارانی برای عكس گرفتن از این حركت افتخارآمیز! رئیس دانشگاه همراهشان بودند، به هر دانشجو یك تی شرت هدیه دادند! تا لباس های پوشیده از خون دانشجویان در معرض دید مردم قرار نگیرد. سوالی كه از ذهن همه ما می گذشت این بود كه دكتر رهبر در شب حمله كجا بود و چرا هیچ كاری برای جلوگیری از حمله نكرد؟ تلقی عموم دانشجویان این بود كه آمدن رهبر به پلیس امنیت هم حركتی تبلیغی بود، چون اگر به واقع به فكر دانشجویان بود باید در مقابل حمله به كوی دانشگاه مقاومت می كرد. ”

تحصن و اعتراض ادامه دارد

با این وجود اعتراضات دانشجویی ادامه دارد ودر حالیکه از سرنوشت دیگر دانشجویان بازداشتی که بیش از چند ماه است در سلول های انفرادی تحت شکنجه و بازجویی قرار دارند، خبری نیست، صدها تن از دانشجویان دانشگاه تهران دیروز وارد چهارمین روز تحصن اعتراضی خود شدند. “اعتراض به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری، و اعتراض به سرکوب وحشیانه تجمعات اعتراضی دانشجویان و مردم ایران، و نیز تهاجم وحشیانه نیروهای انصار حزب الله به کوی دانشگاه تهران” محورهای مورد اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران است.

این در حالی است که دهها دانشجوی متحصن شب ها را نیز در محل تحصن بسر می برند و هر صبح تعداد دیگری از دانشجویان به آنان می پیوندند و به سردادن شعار می پردازند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر این “دانشجویان به اظهارات کذب فرهاد رهبر از بلندگوهای ضد ملی صدا و سیما” اشاره دارند و اینکه “رهبر هنوز هم مدعی است که هیچ دانشجوئی تیر نخورده و هیچ دانشجوئی هم کشته نشده است. این در حالی است که دیروز پیکر یکی از دانشجویان کشته شده در واقعه کوی دانشگاه تهران تشییع شد. هم چنین به گفته دانشجویان در حالی فرهاد رهبر ادعا می کند که هیچ دانشجوئی در این واقع تیر نخورده که تنها در بیمارستان شریعتی نزدیک به صد دانشجو بستری هستند که تعداد قابل توجهی از آنان به ضرب گلوله نیروهای لباس شخصی و انصار حزب الله مجروح شده اند”.

دانشگاه نفت

دانشگاه نفت نیز روزهای پر التهابی را می گذراند؛ در همین ارتباط انجمن اسلامی این دانشگاه هم در خصوص اوضاع کنونی بیانیه ای صادر کرد که در بخشی از آن آمده: “ امروز صاحبان زر و زور و تزویر آتش بر ملتی گشوده اند که جمهوری اسلامی همه حیثیت و اعتبارش را مدیون آن هاست. امروز جوانان و آینده سازان ایران تنها و تنها به جرم اعتراضی مدنی در خیابان ها به خاک و خون کشیده می شوند. امروز حتی خانه ها هم نا امن اند؛ آن چنان که کوی دانشگاه تهران جولانگاه مزدورانی شد که فاجعه ۱۸ تیر را آفریده بودند اما، فاجعه بامداد ۲۵ خرداد فاجعه ای عظیم تر از فاجعه ۱۸ تیر ۷۸ شده است. حمله دژخیمان به بی دفاعانی که سلاحی جز قلم و گناهی جز اعتراض و تحصن ندارند را به چه چیزی جز وحشی گری می توان تعبیر کرد؟”.

خاک سپاری با حضور مامورین

به خاک سپاری پیکر مصطفی غنیان، یکی ازنشانه های این “وحشیگری” بود که دیروز در میان تدابیر شدید امنیتی انجام شد. مصطفی غنیان در جریان حمله نیروهای لباس شخصی و بسیجی ها به کوی دانشگاه کشته شد. او که دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران بود، در مشهد به خاک سپرده شد

مجتبی خامنه ای

چندی پیش علی خامنه ای ازعلمای قم خواسته بود که اعلمیت و جامع الشرایطی مجتبی ، پسر 32 ساله اش را به رسمیت بشناسند. این درخواست همچنین به طریقی از حوزه نجف هم شده بود. آیه الله العظمی سیستانی با این تقاضا بشدت به مخالفت برخواسته بود و حتی وقتی بواسطه روابط، این درخواست از طریق غلامعلی حداد عادل ، پدر زن مجتبی، به گوش آیه الله رسیده بود وی بشدت ازین گستاخی برآشفته شده بود. بهرحال نجف زیر بار درخواست خامنه ای نرفت.
[در قم امــــــــا وضع به گونه ای دیگر است. بسیاری از مراجع جیره خوار و مزدور حکومتند و عده ای هم تنها گوشه عافیت اختیار نموده اند و دخالتی در اوضاع نمی کنند... مراحل پذیرش اعلمیت آقا مجتبی به مانند آیه الله شدن پدرش بسرعت برق طی شده و طبق شنیده ها، مجتبی خامنه ای در حال حاضر اجازه فتوی از آیات اعظام مکارم شیرازی، فاضل لنکرانی ، صافی گلپایگانی و مرحوم بهجت را دارد.مجتبی عاشق و دیوانه قدرت است. او در جوانی هم نشان داده که برای مطرح کردن خود از چیزی هراس ندارد (خاطرات حضور مجتبی خامنه ای و مهدی هاشمی در جبهه را در تابناک بخوانید). اما مجتبی از سال 1384 دیگر مجتبی محجوب دهه 70 نیست. او از طرف شیخ مهدی کروبی و اکبر هاشمی رفسنجانی به دخالت مستقیم در انتخابات محکوم شد. او پاسخ نامه مهدی کروبی را قبل از اینکه بدست پدر برسد عتاب آلود داد. پدر هم از پسر حمایت کرد و باعث شد تا هاشمی شکایت به خدا ببرد.در انتخابات اخیر مجتبی چون دور قبلی انتظار داشت که با بسیج 5 میلیون رای خاموش نتیجه را به نفع کاندیدای مورد حمایت رهبر به پایان برساند، اما آن 5 میلیون با سایر آراء داده شده به احمدی نژاد به هشت میلیون هم نرسید. اینجا بود که مجتبی دست بکار شد: دستور مقام رهبری (بخوانید مجتبی) به فرمانده کل سپاه برای دخالت مستقیم در انتخابات و اعلام نتیجه مورد نظر رهبر. سپس رهبر در سناریوی کودتا در صبح روز بعد از رأی گیری و بر خلاف رویه، اقدام به تنفیذ ریاست جمهوری احمدی نژاد و سپس تایید مجدد صحت انتخابات در سه روز بعد کرد.تنها کسی که بین کاندیداها می تواند منویات رهبر را به پیش ببرد احمدی نژاد است و در آن شکی نیست. خامنه ای بیمار است و اجل مرگ را هر روز نزدیکتر از پیش می بیند. سرطان ریه و پرستات امان رهبر را گرفته است. اکنون رهبر از کیم جونگ ایل الگو برداری خواهد کرد: اعلام جانشین پیش از مرگ، تا انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان نیافتد و در این بین به تغییراتی در قانون اساسی به پیشنهاد رئیس جمهور لازم است

غلامحسین الهام و زن توطئه گرش فاطمه رجبی

با سلام به نظر من همچنان که آنها سعی در ازبین بردن مغز های متفکر اصلاحات میکنند ما هم باید مغز های متفکر سرکوب وکودتا را شناسایی واز بین ببریم ....به نظر من یکی از مغزهای متفکر و زبده کودتا وسرکوب دکتر غلامحسین الهام میباشد که از دوران خاتمی شروع به توطئه نمود.
والان هم برجسته ترین نیروی احمدی نژاد که در همه جا حضور دارد ولحظه به لحظه برای مردم واصلاحات نقشه میکشد وتوطئه میکند ..شخص غلامحسین الهام است که هم در قوه قضائیه هم مجریه وهم شورای نگهبان است غلامحسین الهام و زن توطئه گرش فاطمه رجبی را پیگیری کنیم

مسالمت آمیز ترین تجمع ممکن فردا چهارشنبه سه تیر

بر اساس خبرنامه دریافتی از تارنمای کمیته صیانت از آرا آقای مهندس میر حسین موسوی
کمیته صیانت از آرا میر حسین موسوی اعلام داشت
مسالمت آمیز ترین تجمع ممکن فردا چهارشنبه سه تیر مقابل مجلس شورای اسلامی در بهارستان تهران با حضور زهرا رهنورد و خانواده تمامی اعضای ستاد برگزار می شود و مهندس میر حسین موسوی ساعت 5 بعد از ظهر سخنرانی خواهند کرد از مردم خواسته شده است به همراه خانواده خود بیایند
http://mirhussein.com/

سپاه مركز نظارت و كنترل ترافيك تهران كه بايستي مرکز آرامش مردم باشه رو تسخير كرده و داره از دوربين هاش شهر رو كنترل مي كنه


مركز نظارت و كنترل ترافيك تهران

كشورهاي منطقه و با هدف استفاده از روش­ها و تجهيزات جديد و كارآمد در دست يابي به اطلاعات لحظه­اي و ايجاد يك سيستم مديريت يكپارچه ترافيك در سال 1371 مورد بهره­برداري قرار گرفت، اما ساختمان فعلي مركز در سال 1376 افتتاح شد. يكپارچگي و گردآوري مجموعه­هاي فني در فضايي با معماري مناسب و مطابق با عملكرد تجهيزات مورد نياز بوده و سالن اصلي نظارت تصويري با پوشش تصاوير تلويزيوني و نمايشگر­هاي ديواري مناسب از مهم­ترين قسمت­هاي مركز به شمار مي­آيند. سالن­هاي فرعي مركز شامل فوريت­هاي شهري، حمل و نقل عمومي، مركز هماهنگي و اطلاع­رساني آلودگي هوا، پليس راهنمايي و رانندگي و پليس انتظامي بوده كه در مجموع با استقرار بيش از 20 نماينده از واحدهاي تابعه شهرداري تهران و ساير دستگاه­ها فعال مي­باشند


نشاني: تهران - خيابان شهيد مطهري - خيابان مهرداد - شماره 37

بیانیه های مهم و اساسی معترضان به نتایج انتخابات مضحک و شعبده بازی وزارت کشور دولت نهم

آن چه که در پیش رو دارید، 7 بیانیه ی مهم و اساسی معترضان به نتایج انتخابات مضحک و شعبده بازی وزارت کشور دولت نهم است. در این بیانیه ها، اصلاح طلبان هم چنان بر ایستادگی و مقاومت مدنی در برابر دولت کودتا تاکید کرده اند. با انتشار و تکثیر آن، صدای رهبران جنبش سبز را به مردم ایران برسانید.

*****

(1)

روز چهارشنبه سوم تير:

مقابل مجلس شورای اسلامی در بهارستان

تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی – چهارشنبه سوم تير جناب آقای موسوی و خانم زهرا رهنورد، تمامی اعضا و رؤسای ستادها به همراه خانواده خويش در مسالمت آميزترين تجمع ممکن برای اعتراض به نتيجه انتخابات روز چهارشنبه ساعت ۴ در مقابل مجلس شورای اسلامی در بهارستان تجمع خواهند کرد. آقای موسوی ساعت ۵ سخنرانی خواهند داشت. لطفا همراه با خانواده ی خويش بياييد.

لطفا در اطلاع رسانی اين تجمع ما را ياری کنيد.

(2)

مهدی کروبی به شورای نگهبان:

به جاي اتلاف وقت، انتخابات را ابطال کنید

بسمه تعالي

جناب آقاي كدخدايي

سخنگوي محترم شوراي نگهبان

با سلام

اگرچه تاكنون در خصوص اثبات تقلب و تاييد بر بطلان انتخابات شواهد و قرائن مشهودي ارائه شده است اما پرداختن به نكته اخيرالذكر شما نيز ضرورت دارد.

اظهارات امروز شما در خصوص تعداد شهرستان‌هايي كه آراي آنها بيش از 100درصد واجدين حق راي بود موجب تاسف گرديد و شاهدي ديگر بر وجود گرايش جانبدارانه از نتايج موجود است. اينكه شما تعداد اين حوزه‌ها را 50 مورد و نه 170 شهرستان دانسته‌ايد و كل آراي آنها را فقط 3ميليون دانسته‌ايد كه تاثيري در نتايج انتخابات ندارد، در اين خصوص بايد متذكر شد كه اولا حداكثر مشاركت معمول را اگر 85 يا حتي 90 درصد فرض كنيم، تعداد مناطقي كه بيش از حداكثر ممكن راي داده‌اند بالاي 200 منطقه خواهد شد، به‌علاوه به همين نسبت هم در شهرها و مناطق ديگر راي به صندوق‌ها ريخته شده و برآوردها از راي دادن افراد نيز حاكي از آن است كه امكان نداشته است كه بيش از 30 يا 32 ميليون راي در فرصت موجود با تعداد حوزه‌هاي تعيين‌شده از مردم اخذ شود، اين خطاي اعلان شده از سوي شما، فقط آن بخش از كوه يخ است كه روي آب ديده مي‌شود و جزو كوچكي از مجموعه خلاف‌هاي انتخاباتي است.

شوراي نگهبان قبلا با همين استدلال كه مجموع آرا در برخي حوزه‌هاي راي‌گيري بيشتر از واجدين حق راي بوده، آن حوزه را باطل اعلان كرده، اما اين مساله در انتخابات اخير فقط محدود به اين حوزه‌ها نيست، بلكه در اغلب مناطق جريان داشته است و جالب اينجاست كه ناظران شوراي نگهبان كه در تعيين صلاحيت هيات‌هاي اجرايي هم نظارت داشته‌اند، چرا در روز راي‌گيري گزارشي از اين تخلفات عظيم نداده‌اند؟! آيا همين دليل بر بطلان كل فرايند انتخابات كافي نيست؟

پيشنهاد مي‌كنيم كه شوراي محترم نگهبان به جاي اتلاف وقت در شمارش آرا صندوق‌هايي كه طي ده روز گذشته در اختيار وزارت كشور بوده و هر كاري خواسته با آن انجام داده،‌تصميم نهايي را گرفته و با ابطال انتخابات مردم را خشنود كند و آرامش را به جامعه بازگردانند و كشور را از خطري عظيم رها سازند.

مهدي كروبي

(3)

بیانیه مهم عبدالله نوری:

این رفتارها سبب سرعت بخشیدن به زوال حکومت می گردد

بسم الله الرحمن الرحیم

ألَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ

آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و حقّ خاشع گردد؟!

وقایع روزهای گذشته اينجانب را به حكم وظيفه ديني، اخلاقي و ملي بر آن داشت تا نكاتي را ياد آور شوم:

1- اعلام نتيجه انتخابات اينجانب را همچون انبوهی از ملت هوشمند ایران شگفت زده و نگران ساخت. شگفت زده از آن جهت كه چگونه سرمايه عظيم اعتماد ملت به تاراج رفت و نگران از اين بابت كه چرا پس از گذشت سه دهه از پيروزي انقلابي كه آزادي يكي از اساسي ترين شعارهاي آن بود و به بهاي ريخته شدن خون عزيزان اين وطن به پيروزي رسيد، شهروندان اين کشور از حداقل ميزان آزادي سياسي، يعني برخورداري از انتخاباتي سالم، محرومند؟ هرچند در طول ساليان گذشته با نگراني عمیق، ويراني بسیاری از دستاوردهاي اسلام و انقلاب را شاهد بودم، ولي اميد آن داشتم تا اين انتخابات بتواند تضميني بر حداقلي از آزادي ها باشد و از خسارات بيشتر جلوگيري كند. ملت سرفراز و آگاه ايران نيز براي پاسداري از همين آزادي حداقلي با وجود همه تضييقاتي كه بر سر تحقق خواسته آنان بود بیشترین همکاری را با حکومت داشتند و حتی به فیلتر شورای نگهبان تمکین کردند و به یکی از 4 کاندیدای مورد تأیید شورای نگهبان رأی دادند و صادقانه تمامي سرمايه خود را در طبق اخلاص نهادند و با حضور حماسي خود خواستند از خسارت و زوال بيشتر ایران عزیز جلوگيري كنند.اما افسوس که امروز بسیاری از رأی دهندگان احساس می کنند همان رأی هم نادیده گرفته شده است و فریبی به بهای از بین رفتن آبرو و صداقت حکومت، خورده اند. انتظار مي رفت مسئولین مربوطه با وجود تمامي محدوديتهايي كه در انتخابات ايجاد كرده بودند به آراي مردم احترام گذاشته از آن حفاظت نمایند، آن هم در نظامی كه با عناويني همچون مردم سالاري ديني همواره خود را بر آمده از ملت معرفي مي كند، ولي پاسداشت حضور حماسي ملت اعلام نتيجه اي بود كه نه تنها هيچيك از رقباي انتخاباتی آن را نپذيرفتند، بلكه احساسات کثیری از رأی دهندگان را جريحه دار كرد.

2- امروز میلیون ها رأی دهنده ایرانی در داخل و خارج کشور معتقد هستند که بزرگترین گناهان که دروغ است، آن هم دروغی به بزرگی ایران و نیز گناه خیانت در امانت را مجریان امر! مرتکب شده اند و گویا قرار است کسی سخنی نگوید تا با مرور زمان همه چیز حل شود. راستی چه منکری عظیم تر از دروغ و خیانت در امانت آنهم نسبت به ملتی به عظمت ملت ایران؟ مگر راستگويي چه زياني براي صاحبان قدرت دارد كه از آن گريزانند و دروغ گويي جز از بين بردن مشروعيت نظام و سلب اعتماد عمومي چه سودي در پي دارد كه اين همه بر آن اصرار مي ورزند؟ در انتخابات ریاست جمهوری 4 سال قبل هم برخی از کاندیداها مدعی تقلب و تخلف گسترده بودند، لکن در این انتخابات افزون بر سه کاندیدا عدهء کثیری از مردم نتیجه انتخابات را نپذیرفته اند؟ چنانچه این باور اصلاح نشود و اعتماد جمهور مردم جلب نگردد بازنده اصلی نظام است. مهمترين سرمايه اجتماعي و ملي همه نظام ها اعتماد عمومی است و حداقل خسران وضعيت کنونی از بين رفتن آن است. آیا در چنین شرائطی نباید برای باز گرداندن اعتماد مردم تلاش کرد؟ آیا روشی که در پیش گرفته شده برای جلب اعتماد مردم مناسب است؟ ابطال انتخابات یک روال سابقه دار بوده و به هیچ عنوان بدعت نیست و بدیهی است تکرار انتخابات هم نه تنها باعث تغییر در آراء واقعی ملت نمی شود بلکه تمامی رأی دهندگان را بر رأی خود ثابت قدم تر می کند. چنانچه شورای نگهبان هم نظر قطعی خود را مبنی بر صحت انتخابات صادر نماید، رهبر می تواند به عنوان معضل پیش آمده از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام دستور اقدام دهد تا رییس جمهور برآمده از انتخاباتی سالم و شفاف بتواند با قدرت و اعتماد به نفسی بیشتر مسئولیت اجرائی کشور را بر عهده گیرد.

حال اگر کسی مدعی تقلب و تخلف در انتخابات باشد چگونه می تواند آن را بیان کند؟ در حالی که مطبوعات تحت فشار و تهدید و سانسور قرار دارند و به نحو بی سابقه ای تمامی رسانه ها تحت کنترل است و هر گونه اطلاع رسانی از طریق رسانه های داخلی و خارجی و اینترنت و تمامی سایت های خبر رسانی و حتی تلفن شخصی شهروندان دچار اختلال قرار می گیرد و سیستم پیام کوتاه تعطیل می گردد تا حداقل های ارتباطی و خبررسانی مردم از بین برود و صدا و سیما هم که متعلق به مردم و جزء اموال عمومی است یک طرفه هر آنچه می خواهد می گوید بدون اینکه اشخاص و صاحب نظرانی که مانند آنها فکر نمی کنند و یا اعتقاد به تخلف و تقلب آشکار در انتخابات دارند را در بحث ها شرکت دهد، دیگر چه راهی برای اعتراض می ماند؟ مگر امر به معروف و نهي از منكر از مهمترین ارکان اسلام نیست؟ و در آیات متعدد قرآن بر آن تاکید نگردیده است؟ حال چنانچه مردم منکری را از حکومت مشاهده کردند آیا در قبال آن وظیفه ندارند؟ آیا امر به معروف و نهي از منكر براي جلوگیری از انحراف حكومت ها نیست؟ حکومتی که مدعی آزادی است و در گفتگو با رسانه های داخلی و خارجی ادعا می کند در ایران آزادی مطلق! وجود دارد، اعلام نمايد مردم چگونه می توانند انتخابات را نقد کنند؟ چرا پس از تبريك رهبری هيچ يك از رقيبان اين نتيجه را نپذيرفته اند؟ چرا نخست وزیر 8 ساله نظام در دوران دفاع مقدس، جناب آقای مهندس میر حسین موسوی و نیز حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی رییس دو دورهء مجلس نظام که هر دو مورد تایید صریح امام خمینی (ره) بوده اند و آشکارا خود را در چهارچوب نظام ولایت فقیه تعریف می کنند و به تازگی از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده اند و مجدداً در نماز جمعه اخیر هم مورد تایید رهبری قرار گرفتند و به تعبیری خودی به حساب آمدند، نظر رهبری را نمی پذیرند و صراحتا انتخابات را شعبده بازی و مضحک می نامند؟ امروز هم مردم به دنبال رأی خود می گردند و حکومت نباید از این خواست تعبیر دیگری بکند که تعبیری غیر از این بیش از همه به ضرر حاکمیت است. همیشه حکومت ها اعتراضات سنگین و خواست های بزرگ را تقلیل می دهند و بسیار تعجب آور است که چرا در این نظام خواست های معقول و قابل دسترس را به انقلاب مخملی و امثال آن و یا تأثیر پذیری از القائات خارجی ارتقاء میدهند؟

۳- حال چرا تیر اندازی به مردم؟ چرا دستگیری های کور و حبس و زندان؟ چرا ضرب و شتم و هتک حیثیت مردم؟ چرا حمله به دانشجویان و دانشگاه ها؟ چرا اتهام های واهی؟ چرا برخورد با مالباخته به جای دزد؟ زندانی کردن ده ها اصلاح طلب و روشنفکر، نخبگان سیاسی و فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران و تعداد کثیری از جوانان و دانشجويان و فعالان جنبش مدني كه در راستاي احقاق حقوق ملت و دفاع از آزادي بيان تلاش مي كرده اند و بسياري از آنان چه در جريان انقلاب و چه پس از آن خدمات بسياري به اين ملت كرده اند و در راه دفاع از حقوق ملت همچون برادر گرانقدر و عزیزم جناب دکتر سعید حجاریان هزينه های سنگینی چون ترور و جانبازی را پرداخته اند، چه مشکلی را حل می کند؟ آیا این دستگیری ها خود برمشکلات حکومت و انحرافش از جاده حقیقت و صواب نمی افزاید؟ به فرض که حکومت عزیزان زندانی ما را وادار به اعترافات دروغین و سناریوهای شکست خورده و نخ نمایی مانند اینکه از خارج دستور گرفته و یا به دنبال انقلاب مخملی و امثال آن بوده اند، کرد، طراحان این سناریوها مطمئن باشند تاریخ مصرف این نوع دروغ پردازیها و تهمت ها گذشته است و نه تنها بر ملت مؤمن و هوشیار اثر نخواهد گذاشت که فاصله و اختلاف نظر مردم با حاکمیت را بیش از پیش عمیق می کند. آیا این بازداشت ها با ضوابط اسلامی و اخلاقی منطبق است؟ آیا این دستور اسلام است که جوانان مظلومی كه روش شما را قبول ندارند به نام اسلام بازداشت و زندانی کنید؟ آیا اینها خوارج هستند و دست به سلاح برده اند؟ مگر قرآن کریم نمی گوید "محمدٌ رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم / محمّد (ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند"؟ آیا رو در رو قرار دادن نیروهای سپاه و بسیج و یا نیروی انتظامی - که همگی در جهت امنیت و نظم و نگاهبانی از مرزهای کشور باید با دشمنان خارجی و یا اشرار داخلی مقابله نمایند - با مردم به مصلحت نظام است؟ در اینجا لازم می دانم به مسئولین صدا و سیمای دولتی یاد آور شوم، کسانی را که شما آشوبگر می نامید همین مردمی هستند که هر گاه حکومت نیاز به حضورشان دارد، آنان را ملت غیور و همیشه در صحنه می نامد، هر چند ممکن است افراد شرور آموزش دیده ای در جمع آنان نفوذ كنند و برای آسیب زدن به اجتماعات آنان و صحه گذاردن بر تبلیغات رسانه های حکومتی دست به هر کاری بزنند. بی تردید این شیوه تبلیغات و اتهام های واهی نفرتی عظیم در میان مردم برای بنگاه عریض و طویل اطلاع رسانی دولتی به وجود می آورد چرا که نجابت مردم هيچگاه به آنان اجازه تخريب و زيان رساندن به اموال عمومي و یا خصوصی را نمي دهد، اگر چه مسئولیت و وبال این حوادث بر گردن كساني است كه امكان تشكيل تجمعات مسالمت آميز را براي مردم فراهم نكرده اند. چگونه است تجمعات و تظاهراتی که توسط نهادهای حکومتی ترتیب داده می شود هرگز مورد تعرض قرار نمی گیرد ولی اعتراض منتقدان حکومت همیشه با تهدید، ارعاب و آشوب عده ای مواجه می گردد؟! چگونه است در تجمعاتی که توسط نهادهای حکومتی برگزار می شود افرادی تحت عنوان اخلال گر و یا آشوب طلب مشاهده نمی شوند ولی در هر نوع تجمع انتقادی و مسالمت آمیز این افراد حضوری پر رنگ در جهت بر هم زدن نظم و آرامش عمومی دارند؟! چگونه است که در تجمعات حکومتی عوامل و عناصری تحت عنوان لباس شخصی، گروه فشار و یا عوامل خودسر حضور ندارند ولی اگر تجمع و گردهمایی منتقدین برگزار گردد حضوری گسترده و رعب انگیز دارند؟! و چگونه است که تاکنون این افراد در هیچ دادگاهی محاکمه نشده اند؟! سلب اعتماد عمومي خسارتي جبران ناپذير است كه حداقل كشور را در برابر تهديدهاهاي خارجي آسيب پذير مي سازد و چنانچه خدای ناخواسته تهدیدی خارجی متوجه ایران شود حكومت پشتيباني مردم را از دست خواهد داد. آیا بهتر نیست حکومت به جای رفتار خشن و تهدید و ارعاب و دستگیری و تیر اندازی و ضرب و شتم و کشتار برخوردی اخلاقی نسبت به مردم داشته باشد؟ مگر عليابن ابيطالب (ع) نفرمود: "به خدا سوگند اگر هفت اقليم را به من دهند تا به مورچه ای ستم روا داشته پوست جوى را از آن بگيرم ، هرگز نمي­كنم"؟ آيا پیشوایان دینی ما با مردم به گونه ای رفتار مي كردند كه جرأت انتقاد نداشته باشند؟ آیا این نوع رفتار، اعتقادات مردم نسبت به اسلام، را خدشه دار نمی کند؟ و این جفای به اسلام نیست؟ قرآن کریم به پیامبر رحمت للعالمین (ص) خطاب می کند: "وَ لَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ / و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً مردم از پيرامون تو پراكنده مىشدند"

۴- آزادي جوهر انسانيت است و همچنان كه از ديرباز تا كنون در تعاليم پيامبران و پيشوايان ديني و انديشمندان و همچنین اعلاميه ها و بيانيه هاي حقوق بشري امروزين مطرح شده است از حقوق سلب ناپذير انسان است. بنيادي ترين آرمان انقلاب اسلامي نيز آزادي بوده و در اصل ۲۷ قانون اساسي جمهوري اسلامي نيز صراحتاً آزادي تشكيل اجتماعات به رسميت شناخته شده است. پس چرا در برابر اين حق مشروع و مسلم ملت مقاومت مي شود و اجازه راهپیمایی داده نمی شود؟ حکومت که خود را اکثریت می داند از چه بیمناک است؟ حاکمیت که همه امکانات مادی و نظامی و انتظامی و اطلاعاتی و تبلیغاتی را در اختیار دارد و معتقد است منتقدان و معترضان اقلیتی بیش نیستند! حکومتی که مدعی ممتاز ترین دموکراسی در جهان است حداقل همانند آنها رفتار نماید، در همه دموکراسی های امروز جهان اجازه راهپیمایی و یا اعتصاب و یا تحصن را به اقلیت می دهند و مسئولیت حفظ امنیت از آ ن را نیز حکومت به عهده می گیرد. من به عنوان یک شهروند و از باب النصیحه لأئمه المسلمین به حکومت توصیه می نمایم با پافشاری بر یک کار نادرست کاری نادرست تر انجام ندهید و ایران عزیز را دچار آسیب پذیری در برابر تهدیدات خارجی نکنید و با تمسک به بهره برداری بیگانه صدای حق طلبانه مردم خود را خاموش ننمایید. بدانید آبروی اسلام و نظام و جمهوریت آن با هیچ مصلحتی قابل معاوضه نیست. امیر مومنان (ع) می فرماید: " بهترين مردم نزد خداوند كسى است كه درستكارى را بر نا درستی ترجیح دهد، هر چند درستكارى، به زيان او باشد و موجب اندوه او شود و بدكارى برای او سود آور باشد و به مال و اعتبار او بیفزاید" نهج البلاغه - خطبه 125

به نوبه خود ، با دلي پر از اندوه با خانواده های دردمند تمامی قربانيان، مجروحان و آسیب دیدگان حوادث روزهاي اخير و خانواده های صبور و مقاوم زندانیان سر افرازی که جز خدمت به مردم و دفاع از حقوق ملت جرمی مرتکب نشده اند اظهار همدردي مي نمایم و به همهء عوامل و عناصر دخیل در این التهابات و تنش آفرینیها و کسانیکه به نام دفاع از اسلام و انقلاب و نظام خشن ترین برخوردها را نسبت به مردم بی دفاع روا می دارند متذکر می گردم این رفتارها باعث سرعت بخشیدن به زوال حکومت می گردد که: "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم / حکومت با کفر باقی می ماند ولی همراه با ظلم هر گز پایدار نمی ماند".

5- من در مراحل مختلف انقلاب حضور داشته ام، 5 بار از سوی امام خمینی (ره) در مسئولیت های مختلف منصوب شدم، 2 بار در مسئولیت وزارت کشور قرار گرفتم، 2 بار به مجلس راه یافتم و در طول دوران جنگ در جبهه ها حضور داشتم. برادرانم بارها در طول جنگ مجروح شدند و نهایتا یکی از آن ها به فیض شهادت نائل آمد و یکی دیگر از آنها که از قافلهء شهدا جا مانده بود، در پی انجام وظیفهء نمایندگی به سوی رحمت حق شتافت. همواره دل در گرو اسلام و انقلاب و ایران داشته ام و در این راه آنچه را وظیفهء دینی و ملی خود دانسته ام انجام داده و می دهم اگر چه برای خود و یا خانواده ام هزینه داشته باشد، چه آنکه بر سر همین آرمانها و عقایدم و دفاع از آنچه حق می پنداشتم زندان جمهوری اسلامی را نیز بدون کمترین شکوه و شکایتی تحمل نمودم و با هیچ کس غیر از خدای خود معامله نکرده و نخواهم کرد (ان شاء الله). بسیاری از دوستانم را به یاد می آورم که در راه دفاع از اسلام و میهن در دوران انقلاب و در جبهه های نبرد به شهادت رسیدند و امروز نظاره گر من هستند که آیا در قبال از دست رفتن آرمان های انقلاب و عزت ایران با بی تفاوتی تنها نظاره گر هستم و یا در حد توانم به وظیفه خود عمل می کنم، به تعبیر هشدار دهنده امام خمینی در ماجرای کاپیتولاسیون: "آن آقاياني كه مي گويند بايد خفه شد، اينجا هم بايد خفه شد؟ … والله، گناهكار است كسي كه داد نزند؛ والله، مرتكب كبيره است كسي كه فرياد نكند"

۶- در خاتمه 2 فراز از بيانات اميرمومنان (ع) در نامه خطاب به مالك اشتر را ياد آور مي شوم، تا حکمرانان نظام جمهوري اسلامي که از آغاز سوداي تحقق حكومت آرماني شيعه را در سر داشته اند به ارزيابي خویش بنشینند كه آيا راهي كه در پيش گرفته اند راه امام علي (ع) است؟

کلام اول: قلب خويش را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن و همچون حيوان درنده اي نسبت به آنان مباش که خوردن آنان را غنيمت شماري زيرا آنها دو گروه بيش نيستند : يا برادران ديني تواند و يا انسانهائي همچون تو.

کلام دوم: بپرهیز از ریختن خونها بناحق، زیرا که هیچ چیز، مانند ریختن خون حرام سبب غضب خدا و بزرگی عقوبت حق تعالی، و زوال نعمت و کوتاهی عمر دولت نمیشود، پس حکومتت را با ریختن خون حرام تقویت مکن که همین سبب ضعف و سستی و نابودی آن میگردد.

بار دیگر به ارباب حکومت این آیه را متذکر می گردم که:

ألَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ

آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و حقّ خاشع گردد؟!

من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم / تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال

والسلام علي من اتبع الهدي

عبدالله نوری

01/04/1388

(4)

مهدی کروبی:

برای شهدای ملت مراسم سوگواری بزرگی برپا می کنیم

بسم رب الشهدا و الصدیقین

ملت بزرگ ایران

متاسفم که اعتراض مسالمت آمیز هموطنان عزیزمان در قبال تقلب و تخلف گسترده و نادیده گرفتن حق آنان در انتخابات بالاترین مقام اجرایی کشور ، با سرکوب و خشونت غیر قابل وصف مواجه شد. صحنه های دلخراش و تکان دهنده شهادت تعدادی از زنان و مردان این سرزمین که مطابق نص صریح قانون اساسی و در جهت نشان دادن اعتراض خود به خیابان ها رفته بودند، دل هر انسان آزاده ای را به درد آورد. آیا به راستی با مردمی که در جمعه 22 خرداد با حضور خود حماسه افتخار آمیزی برای نظام خلق کردند، باید چنین بی رحمانه برخورد کرد؟ تمامی ارکان نظام جمهوری اسلامی مطابق قانون اساسی بعنوان میثاق ملت و آموزه های امام،مشروعیت خود را از رای ملت به طور مستقیم و یا غیر مستقیم اخذ می کند. مطابق اصل 27 قانون اساسی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح و به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد است. پر واضح است که خیانت در امانت ملت مغایر تعهد دولت در قبال ملت بوده است (اوفو به العهود) و اتفاقا انانكه حرمت راي مردم را پاس نداشتند به ملت باید مورد مواخذه و بازخواست قرار گیرند و اعتراض مسالمت آمیز ملت نسبت به خیانت صورت گرفته نه تنها مخل مبانی اسلام نیست بلکه در جهت اعمال آموزه های اسلامی است .

متاسفانه کسانی که عظمت رفتار مدنی و بدور از خشونت مردم را بر نمی تابند بدنبال حاکم کردن فضای رعب و وحشت و ایجاد فضای امنیتی آزار دهنده به هدف تحمیل اراده اقلیت بر اکثریت هستند. ملت ما در جریان انقلاب اسلامی زنگار های طاغوتی را زدود و با تاسی از موازین اسلامی بدنبال عینیت بخشیدن به ارزش های والای اسلامی و ایرانی است و هر کس که بخواهد این حقیقت را کتمان کند در مقابل سیل خروشان ملت قرار خواهد گرفت . قانون اساسی این میراث گرانبهای ملت ، تضمین کننده نفی هر گونه استبداد فکری و اجتماعی است. گسستن از نظام استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان دستاورد سال ها مبارزه مردم و رهبران ملی و مذهبی خاصه امام راحل است که به سادگی و به بهانه های واهی نمی توان مردم را از آن محروم کرد.

اینجانب ضمن همدردی با خانواده های شهدا و مجروحین حوادث اخیر و در جهت برگزاری مراسم سوگواری در شان و منزلت شهدا بدین وسیله از هموطنان عزیز دعوت می کنم در مراسم بزرگداشت شهدای چند روز گذشته كه متعاقبا زمان و مكان ان اعلام خواهد شد حضور یابند . شايان ذكر است كه علي رغم تلاش هاي مكرر تا كنون موفق به گرفتن مكان خاص براي برگزاري اين مراسم نشده ايم و تاخير در ارسال اين بيانيه نيز به علت پيگيري و هماهنگي هاي لازم مرتبط با اخذ مكان مناسب جهت برگزاري اين مراسم بوده است . انشاءالله با پيگيري هاي مستمر موفق به اخذ مكان مناسب براي برگزاري مراسم گراميداشت شهداي حوادث اخير شويم كه به محض به نتيجه رسيدن پيگري ها مكان و زمان برگزاري اين مراسم به هموطنان اعلام خواهد شد .

اما نکاتی به اجمال و بر حسب ضررورت مطرح و از مسئولین می خواهم نسبت به آن اقدام عاجل نمایند:

1.بازداشت فله ای فعالان سیاسی و تعداد زیادی از هموطنان در راهپیمایی ها مطابق قوانین و مقررات کشور چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ ماهوی غیر قانونی است، لذا آزادی فوری بازداشت شدگان را که می تواند در آرامش به جامعه کمک کند خواستارم.

2.فراهم آوردن امکانات و شرایطی در جهت درمان مجروحان اخیر.

3.تحویل پیکر شهدا به خانواده آنان و اجازه برگزاری مراسم سوگواری مطابق شان و منزلت آنان.

4.لغو فضای سانسور و فشار بر مطبوعات و سایر رسانه ها.

(5)

بیانیه شماره 3 مجمع روحانیون مبارز؛

مسبب اغتشاش شما هستید که شهر را به پادگان نظامی تبدیل کرده اید و می کوشید جوانان را تحریک کنید و احساساتشان را جریحه‌دار!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم انا نشکو الیک فقد نبیَنا و غیبته ولینا و کثره عدونا و شدة الفتن بنا

بیش از ده روز است که از انتخابات ریاست جمهوری می‌‌گذرد، مردم نجیب ایران که با هزاران امید و آرزو و شور و شوق به پای صندوق‌های رای آمدند، اکنون باید جنازه جوانان خود را از میان خاک و خون بردارند و به سوگ آنان بنشینند، میلیون‌ها انسان در سراسر کشور به نتایج اعلام شده این انتخابات باور و اطمینان ندارند، بلکه آن را محصول یک طرح حساب شده می‌دانند و بدان معترضنند، میلیون‌ها انسان در سراسر کشور می‌خواهند و حق دارند فریاد اعتراض خود را به صورت راهپیمایی و اجتماعات آرام به گوش طرفداران حق و عدالت برسانند. آیا پاسخ این فریادهای حق‌طلبانه سفیر گلوله‌هایی است که سینه فرزندانشان را بشکافد و پیر و جوان و زن و مرد را به خاک و خون بکشد؟

وقتی از نظر میلیون‌ها انسان فهیم و آگاه مجریان و ناظران انتخاباتی در مظان اتهام قرار دارند آیا منطقی است که آنان را برای احقاق حق خویش به محکمه‌ای حواله دهند که داورانش در معرض اتهامند؟ اگر حضور گسترده مردم در پای صندوق‌های رای آگاهانه بوده و امضاء سند افتخار جمهوری اسلامی است، پس چرا حضور اعتراضی میلیون‌ها نفر از همین مردم به توطئه و دسیسه بیگانگان نسبت داده شده می‌شود مگر رژیم‌های گذشته در ایران و سایر کشورها از این اباطیل چه طرفی بستند که امروز همان نسخه پوسیده را کپی کرده و به مردم اهانت می‌کنند.

میلیون‌ها انسان شریف و آگاه بر این باورند که با آراء آنان بازی شده و به فهم و شعورشان اهانت شده است و برای دفاع از حیثیت و کیان خود به صورت خودجوش به خیابان‌ها ریخته‌اند تا دردها و تحقیرهای فروخورده خود را فریاد کنند. چرا به مردم اهانت می‌کنند و این حرکت مردمی و در کمال وقار و آرامش را به بیگانگان نسبت می‌دهند و هزاران نفر را در خیابان‌ها و از خانه‌هایشان می‌ربایند و با رفتاری بسیار زشت و ناپسند آنان را اعم از زن و مرد به نقاط نامعلوم می‌برند؟ حرکت میلیون‌ها جوان در ایام انتخابات و در راهپمایی‌ها با فریاد الله اکبر و با شعار یا حسین چه کسانی را آزرده و عصبانی کرده است که باید به خوابگاه دانشجویان شبانه حمله کنند و با ضرب و شتم بی‌حساب آنان را آواره کنند و خوابگاه آنان را به ویرانه تبدیل کنند؟ تاسف‌‌بارتر از این عمل آن است که این حمله مغول‌آسا را به خود مردم نسبت دهند. فانالله و انا الیه راجعون.

کدام عقل سلیم باور می‌کندکه حرکت اعتراضی میلیون‌ها انسان آگاه از کارگران، کسبه، کشاورزان، روحانیون، دانشجویان و سایر اقشار نقشه و طراحی این گروه یا آن گروه و با حمایت بیگانگان باشد؟ چرا شخصیت‌های محترم و خدمت‌گذار ملت طول سی سال گذشته را به بهانه‌های واهی با بدترین رفتارها و دستگیر می‌کنند و به زندان‌ها می‌کشانند؟ کسانی که دست به چنین اعمال می‌زنند و سرمایه‌های اجتماعی جامعه را این‌گونه تاراج می‌کنند، از خدا بترسند و از عاقبت خود بهراسند.

جناب آقای مهندس میرحسین موسوی که در طول سالیان دفاع مقدس نخست وزیر این کشور بوده و همواره در برابر کارشکنان مورد حمایت بی‌دریغ حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بوده است، پس از بیست سال رصد کردن اوضاع کشور امروز احساس خطر کرده است و برای نجات کشور از مدیریت غلط چهار سال گذشته به میدان آمده و در مدت کمتر از سه ماه میلیون‌ها انسان شیفته امام خمینی را با یاد و نام آن عزیز به صحنه آورده است و میلیون‌ها جوان را که می‌رفتند از هر نوع مشارکت و همراهی جمهوری اسلامی رو بگردانند، با نشان دادن راه و خط صحیح حضرت امام خمینی به پای صندق‌های رای آورده است،‌ آیا چنین شخصیتی به جای آنکه مورد تقدیر و تجلیل قرار گیرد، باید توسط همان‌هایی که در آن زمان در برابر امام صف‌‌آرایی می‌کردند و نیز خلاف آنان امروز مورد عتاب قرار گیرد و آنچه زیبنده خود آنان است به مهندس موسوی نسبت دهند؟ آیا آقای مهندس موسوی مسبب اغتشاش‌های است یا آنان که با لشکر‌کشی در خیابان‌ها شهر را به صورت یک پادگان نظامی درآورده‌اند و مردم بویژه جوانان را تحریک می‌کنند و احساساتشان را جریحه‌دار می‌سازند؟

مردم می‌گویند در انتخابات امانت‌داری نشده است و باید انتخابات ابطال شود، آیا پاسخ چنین خواسته‌ای بر فرض که به اعتقاد مسئولان برنامه‌ریز و مجریان انتخابات صحیح نباشد،‌ انواع اهانت‌هایی است که از بلندگوهای حکومتی نثار مردم می‌شود و باید پس از آن با چوب و چماق و تفنگ و گلوله به آنان حمله شود، عده‌ای مجروح یا کشته و گروهی هم به بند کشیده شوند؟ ‌آیا دستی در کار است تا با این رفتارهای غیر انسانی آبروی امام و جمهوری اسلامی را به تاراج دهد؟

ما قویاً از جناب آقای مهندس میرحسین موسوی حمایت می‌کنیم و در برابر تهمت‌های ناجوانمردانه و از آن جمله تهمت تسبیب اغتشاش‌ها به ایشان از وی دفاع می‌کنیم و عامل همه اغتشاش‌ها و زخمی شدن‌ها و دیگر خساراتی را که به مردم وارد شده است، کسانی می‌دانیم که بی‌جهت شهر را به صورت پادگان نظامی درآورده‌اند و آنها باید شناسایی و محاکمه شوند.

ما مصرانه خواستار آزادی تمامی دستگیرشدگان از شخصیت‌های سیاسی روحانی و غیر روحانی هستیم و هرگونه محاکمه غیرقانونی و بازجویی‌های تحت فشار و رعب را محکوم می‌کنیم.

آیا عدل و انصاف است که صدا و سیمای حکومتی به میلیون‌ها انسان و نخبگان آنان هر گونه اهانتی را روا دارند و هیچ فرصتی برای این بی‌گناهان ایجاد نشود تا از خود دفاع کنند و حقایق را با مردم در میان بگذارند. وقتی وسائل ارتباطی از پیامک‌ها و سایت‌ها و اینترنت همه را از کار بیندازند و در تلفن‌های همراه اخلال ایجاد کنند و تنها وسیله اطلاع‌رسانی یعنی صدا و سیما را از شأن یک رسانه ملی به رسانه دولتی تبدیل کنند و یک‌جانبه به بدترین شیوه حقایق را وارونه جلوه دهند. آیا می‌دانید با بی‌اعتبار شدن این رسانه فراگیر مردم به پای رسانه‌های بین‌المللی کشانده می‌شوند و با شنیدن و دیدن حقایق جاری در میان جامعه به دروغ‌پردازی‌های رادیو و تلویزیون نفرین می‌کنند؟

شرط انصاف آن است که حداقل یکی از شبکه‌های سراسری سیما برای پاسخ‌گویی به این همه دروغ‌پردازی و وارونه جلوه دادن حقایق و متهم کردن گروه‌ها و اشخاص، در اختیار کاندیداهای محترم و طرفداران آنان و مردم مظلوم قرار می‌گرفت.

بر حسب اطلاع بسیاری از عالمان برجسته حوزه علمیه مبارکه قم و سایر کشور شدیداً تحت فشار قرار گرفته‌اند تا در مقابل میلیون‌ها انسان موضع بگیرند. ما از مقاومت آنان در برابر این زیاده‌خواهی‌ها صمیمانه و متواضعانه تشکر می‌کنیم و امیدواریم مراجع بزرگ تقلید و عالمان برجسته مانند همیشه ملجاء مردم مظلوم باشند و در برابر حق‌کشی‌ها بایستند و تسلیم نشوند و اطمینان داریم که نخواهند شد و تاریخ پرافتخار مراجع تشیع این حقیقت را نشان می‌دهد.

مجمع روحانیون مبارز اصرار دارد که اجازه دهند مردم در سراسر کشور یک روز را برای شهیدان خود به سوگ بنشینند و مردم در کمال امنیت در مراسم عزاداری خانواده‌های آنان شرکت کنند.

ما برای بازگرداندن اطمینان و اعتماد مردم خواهان آن هستیم که هیاتی متشکل از افراد بی‌طرف و کاردان و آشنا به قوانین به شکایات نامزدهای معترض رسیدگی کنند و با رعایت حق و عدل به داوری بنشینند و با تصمیمی خداپسندانه آرامش را به کشور برگردانند.

درود و رحمت خداوند بر ملت سرافراز ایران بویژه مردم بیدار و شجاع تهران، درود برجوانان غیور بویژه دانشجویان پرشور، رحمت و غفران الهی بر شهیدان به خون خفته آنان،‌ سلام بر زندانیان عزیر و به خانوداه‌های محترم آنان. مجمع روحانیون مبارز خود را در عزای شهیدان و همدردی با خانواده‌های آنان شریک می‌داند و برای آنان صبر و پاداش از خداوند بزرگ مسئلت می‌دارد.

مجمع روحانیون مبارز

1/4/1388

(6)

بیانیه مهم جبهه مشارکت درباره وقایع روز کشور:

هیچ داور بی طرفی نمی پذیرد که شورای نگهبان داوری عادل و حاکمی بی طرف باشد

مصرانه خواستار شناسایی عاملان اصلی این کودتا در کشور هستیم

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت بزرگ ایران امروز همه ما با شرائط و حوادثی روبرو هستیم که بیش از هر چیز نشاندهنده عزم گروهی اندک، متکی به قدرت برای هدم پایه های جمهوریت و مردمسالاری و ایستادن در برابر خواست مشروع و قانونی ملت است.

انتخابات 22 خرداد که می توانست و می تواند منشاء تحولی بزرگ برای کشور باشد و حضور بی سابقه مردم که نشان دهنده باور و اعتماد آنها به کارآیی نظام جمهوری اسلامی و اصلاح پذیر بودن آن از راههای مدنی بخصوص انتخابات بود، با مهندسی عجیبی روبرو شد که نتیجه آن کاملا با آنچه مردم در صندوقها ریخته بودند متفاوت گشت. این واقعه عجیب که نه فقط حق مردم را در این انتخابات نادیده انگاشت بلکه اگر به آن رسیدگی نشود و حق مردم به آنها باز نگردد سبب قهر دائمی آنها با صندوق های رای خواهد شد، چرا که مردم صندوق رای را تابوت استبداد و دریچه ای بسوی مردمسالاری می پنداشتند. بی انصافی بزرگ در این است که حضور مردم را در این انتخابات حماسه بی نظیر بدانیم اما عاملان اصلی این حضور را به زندان بیندازیم. مقایسه آمارهای حضور مردم در انتخابات چندین سال گذشته نشان می دهد که افزایش قریب به 30 درصدی مردم در این انتخابات مرهون تلاش عظیم اصلاح طلبان است که در ماه های گذشته با موج امید ، برای اولین بار تحریم انتخابات را منتفی کردند و همه کسانی را که با صندوق های رای قهر کرده بودند به پای صندوق کشاندند و حماسه حضور را عینیت بخشیدند. اما اینک متاسفانه اکثریت این شورآفرینان در زندان های امنیتی به سر می برند و از وضع و حال آنها هیچ اطلاعی در دست نیست.

پس از اعلام نتایج نتایج انتخابات ما شاهد حضور پر صلابت مردم در دفاع از رای خود بودیم. . این حضور پر معنا و خودجوش چیزی نبود جز تداوم حضور مردم در پای صندوق های رای. اما پاسخی که این مردم دریافت داشتند خشونت ، تخریب و متاسفانه شهادت عزیزانی بود که مسئولیت آن تماما بر عهده کسانی است که این انتخابات را مهندسی کردند و رودروی مردم و خواسته آنان ایستادند. قبل از انتخابات فضای امنیتی بر کشور حاکم کردند و سپس آن را به فضای نظامی تبدیل کردند، همه کسانی را که به گواهی سابقه آنها عوامل آرامش بخشی مردم و تلطیف فضای سیاسی جامعه و پرهیز دهنده خشونت و منادی رفتارهای مسالمت آمیز بودند به زندان انداختند و بدتر از همه با تبلیغات نادرست خشونت ها و آشوب ها را به مردم نسبت دادند.

مردم شریف ایران:

امروز کشور ما در شرایط حساسی به سر می برد، اکثریت ملت چیزی جز رأی خود را نمی طلبد، باید بر این خواسته قانونی و مدنی ایستاد، این ایستادگی با آرامش و از طریق رفتارهای مسالمت آمیز و مدنی و مقاومت منفی امکان پذیر است. ما ضمن محکوم کردن همه خشونت ها و تخریب ها ساحت مردم را از این امور مبرا می دانیم و از خود آن ها می خواهیم اجازه ندهند عده ای از آب گل آلود برای مقاصد ناپاک خود ماهی بگیرند از طرف دیگر اراده ای وجود دارد که می خواهد از همین فرصت استفاده کند و برای همیشه مردم سالاری را بی موضوع کند. راه اصلی آن ها در این میانه دمیدن در کوره خشونت ، بالا بردن هزینه های مردم و مایوس کردن آن ها از هرگونه اصلاح و رادیکالیزه کردن فضای سیاسی کشور است. تنها در این صورت است که آن ها می توانند فضای امنیتی – نظامی را حاکم کنند و به آمال خود دست یایند. ما ضمن مسئول دانستن نیروهای انتظامی و امنیتی به خصوص در حفظ جان و اموال مردم معتقدیم باید از حضور نیروهای غیرمسئول مثل لباس شخصی ها که سهم مهمی در افزایش تنش دارند جلوگیری شود. رفتارهای آن ها نشان می دهد که مایل به آرامش جامعه نیستند و تنها در سایه رعب و حاکمیت ترس، تسلط بر مردم را ممکن می دانند. قطع همه راه های ارتباطی دلسوزان جامعه و رهبران اصلاحات با مردم ، سانسور وسیع و گسترده و بی نظیر داخلی و خارجی ، تبلیغات یک سویه صدا و سیما و رسانه های دولتی نشان دهنده این عزم است. اما ما شک نداریم این ملت اخواهد ماند و از آرمان های امام و انقلاب و جمهوری اسلامی که دستاورد تاریخی و خون بهای عزیزانش است پاسداری خواهد کرد و هر کس در برابر اراده ملت بایستد رفتنی خواهد بود.

جبهه مشارکت ایران اسلامی نیز امروز در تنگنای بزرگی قرار دارد. دستگیری اکثر چهره های اصلی ، تعطیلی روزنامه یاس نو، فیلتر شدن سایت اطلاع رسانی حزب، بستن دفتر مرکزی حزب و تهدیدهای روزافزون نسبت به تشدید این رفتارها، سبب می شود که متاسفانه حزب ما نیز نظیر سایر نهادهای مدنی در آرام کردن اوضاع و تشویق راه های مدنی توفیق نداشته باشد.

ما در عین حال که از خواسته اصلی ملت یعنی وفاداری به رای مردم حمایت می کنیم و پشتیبان بی چون وچرای محور این حرکت عظیم اصلاحی، جناب آقای موسوی هستیم از حاکمیت نیز خواهانیم تا گره ای را که امروز با سرانگشت تعقل و تدبر قابل باز کردن است به گره کوری تبدیل نکنند که دیگر به هیچ راهی گشوده نشود.

دراین راستا ما خواهان آن هستیم:

1 – فضای امنیتی و نظامی به فضای سیاسی و اجتماعی تبدیل شود و به جای منع روش های مسالمت آمیز به راه کارهای مصرح در قانون اساسی نظیر اجتماعات مسالمت آمیز مجوز داده شود.

2 – فضای اطلاع رسانی و ارتباطی به وضعیت قبل از انتخابات برگردد و اجازه داده شود تا به جای شایعات و تحریفات حقایق و واقعیت ها به گوش مردم برسد و رهبران اصلی جامعه از جناح های سیاسی مختلف بتوانند با برقراری ارتباط با مردم فضای تعقل و تدبیر را در ساحت سیاسی جامعه حاکم کنند.

3- فعالیت احزاب و نهادهای مدنی به حالت عادی برگردد و سایه رعب و وحشت از سر نخبگان جامعه دور شود و بر اساس مسئولیت پذیری ، بین حاکمیت و احزاب و نهادهای مدنی ، قانون داور و حاکم شود.

4 – توقف روند بازداشت ها و آزادی فوری و بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی عاملی بسیار مهم در آرام شدن احساسات جریحه دار شده عموم مردم است. اینک که ثابت شده است هیچ جریان و نیروی فعال سیاسی کشور نه فقط در جریان های آشوب کمترین نقشی نداشته اند بلکه حتی از برقراری راهپیمایی ها و تظاهرات مسالمت آمیز چند روز گذشته هم اطلاعی نداشته اند، تدبیر آن است که با فراهم کردن زمینه حضور مجدد این فعالین سیاسی و اجتماعی در جامعه به همگان ثابت کرد که حکومت از تلاش همه نیروهای سیاسی مدافع آرامش و رفتارهای مسالمت آمیز استقبال می کند و در صدد فرافکنی نیست.

5 – ریشه اصلی همه حوادث روزهای گذشته در مهندسی عظیم آرا و اثرگذاری بر نتیجه انتخابات است. ابطال انتخابات می تواند اعتماد گسسته ملت - حکومت را بازسازی کند و سرمایه ای برای سازندگی کشور باشد. بدیهی است که در شرایط کنونی تمسک به شورای نگهبان راهگشا نیست چرا که قبل از انتخابات این نهاد نظارتی ، بی طرفی را با کمال صراحت کنار گذاشت و هیچ داور بی طرفی نمی پذیرد که این شورا بتواند داوری عادل و حاکمی بی طرف در این موضوع مهم باشد.

6 – ما مصرانه خواستار شناسایی عاملان اصلی این شبهه کودتا در کشور هستیم تا مردم ایران و جهانیان باور کنند که جمهوری اسلامی اجازه خیانت به رای ملت را نمی دهد و خانواده های ایثارگران و مومنین و متدینین و نخبگان و فعالان سیاسی و اجتماعی و کارآفرینان و فرهنگ سازان و همه آحاد مردم ایران مطمئن شوند که مشعلی که امام خمینی (ره) در این کشور بر افروخت همچنان دلیل راه ما در رسیدن به سرمنزل مقصود است.

7 – ما از همه مراجع معظم تقلید ، علمای اعلام ، بزرگان دینی ، شخصیت های خدوم و مورد وثوق ملت انتظار داریم در این اوضاع حساس ، رسالت تاریخی خود را در دفاع از ملت و حفظ خون و نوامیس مردم به انجام رسانند و علاوه بر نصیحت دولتمردان و حاکمان به رعایت عدل و انصاف، اعتماد و آرامش را به جامعه نگران ایران بازگردانند.

(7)

183 روزنامه نگار خطاب به ملت:

روزنامه‌ها باید قبل از چاپ به نظر مامورین دولتی برسد و بدون کنترل منتشر نشود

ملت بزرگوار و صبور ایران،شخصیت های دلسوز کشور،مقامات مسئول و دلسوز

ما روزنامه‌نگاران که علی‌رغم سختی‌ها و بی‌مهری‌ها وظیفه اطلاع‌رسانی به مردم ایران را بر عهده داریم در این روزها ناظر وضعیتی هستیم که خود را قادر به انجام وظیفه نمی بینیم. ضمن این که به دلایل زیر به طوری جدی نگران ثبات و امنیت ملّی کشور هستیم.

1- آنچه در انتخابات اتفاق افتاد موضوعی است که باید دریک فضای آزاد و بی‌طرفانه مورد بررسی قرارگیرد. امّا آنچه ما شاهد آن هستیم شکل‌گیری محدودیت‌های فزاینده و غیرقانونی در جهت اطلاع‌رسانی به مردم و انتشار اطلاعات صحیح به جامعه است. قطع سیستم پیامک از شب پیش از رأی گیری، قطع تلفن‌های همراه در هرزمان و هر منطقه، که تبدیل به رویه شده است،

فیلترینگ گسترده سایت‌های خبری داخلی و خارجی، بازداشت خبرنگاران و روزنامه‌نگارانی که به وظیفه اطلاع‌رسانی‌شان عمل می کردند با کدام مجوز قانونی صورت می‌گیرد؟ تنها نتیجه این نوع مدیریت اطلاع‌رسانی، سوق دادن مردم به سمت شبکه‌ها و منابع غیرقابل اطمینان بوده است. آیا این اقدامات در جهت حفظ امنیت ملی ماست؟

2- از همه مهم‌تر آن که اعلام کرده‌اند روزنامه‌ها باید قبل از چاپ به نظر مأمورین دولتی برسد و بدون کنترل منتشر نشود. این اقدام غیرقانونی دولت، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون سابقه نداشته است و حتی در دوران جنگ نیز چنین فشاری بر مطبوعات وجود نداشت.

3-به نظر ما این محدودیت های خبری موجب شده‌است بازار شایعات و خبرهای کذب به شدت رواج یافته که نتیجه آن تشدید فضای تشنج و تشویش اذهان عمومی است، درحالی که روزنامه‌نگاران هیچ‌گاه آشوب و درگیری را به نفع ملّت ایران ندانسته و با اطلاع‌رسانی صحیح می‌توانند به امنیت خاطر و آرامش جامعه کمک کنند.

4- این محدودیت‌ها کاملاً بر خلاف قانون اساسی و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است که دولت موظف به رعایت آنهاست و مهم‌تر از آن بر اساس سوگند ریاست جمهوری، شخص رئیس‌جمهور وظیفه پاسداری از قانون اساسی که میثاق ملی است را به دوش دارد. اصل 24 قانون اساسی نشریات و مطبوعات را دربیان مطالب آزاد اعلام کرده است و تنها درصورتی که مطالبی خلاف قانون درج کنند ،مطابق اصل 168 قانون اساسی به آن موضوع رسیدگی خواهدشد. درهمین راستا اصل نهم قانون اساسی صراحتاً اعلام می دارد: هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی‌های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند.

مسلم است با توجه به گسترش تکنیک های ارتباطی چون ماهواره، اینترنت و...تحدید و اعمال فشار در مسیر اطلاع‌رسانی غیرعملی و نوعی توهین به مردم است.

5- همه ما شاهد بودیم که روزهای قبل از درگیری، سراسر ایران شاهد ابراز نظر مردم ایران در خیابان‌ها در کمال آرامش و پرهیز از درگیری فیزیکی و خشونت بود. به طوری که موجب برانگیختن تحسین افکار عمومی جهان گشت. همه از متانت و عقلانیت ملت ایران سخن می گفتند. به ویژه شاهد بودیم علی‌رغم اوج‌گیری احساسات عمومی، از ساعت ممنوعیت تبلیغات مردم کاملاً موازین قانونی را رعایت کردند و فرهنگ قانون‌گرایی و احترام به حقوق عمومی را به نمایش گذاشتند. حق بود دولت قدر چنین مردمی را می‌دانست و به جای امنیتی کردن فضا از اولین ساعات شمارش آرا با مردم برخوردی شایسته می کرد. بسیار متأسفیم که اکنون تصاویر وحشتناکی از خشونت و ضرب و شتم شهروندان ایرانی درشهرهای ایران خوراک رسانه های جهان شده است. بدون این که رسانه های ‌مستقل داخلی بتوانند در این مورد به نحو شایسته اطلاع‌رسانی کنند.

7-گفتنی بسیار است اما درشرایط فعلی ما روزنامه‌نگاران در حالی که ادامه تشنجات و درگیری‌ها را به نفع ملّت ایران نمی دانیم و سریعاً از مقامات دلسوز ملک و ملّت خواستاریم محدودیت‌های اطلاع‌رسانی را رفع کرده و اجازه دهند روزنامه‌نگاران از طریق اطلاع‌رسانی صحیح از رواج شایعات و اخبار کذب و تشویش اذهان عمومی و دامن زدن به تشنجات جلوگیری نمایند.

صبا آذرپیک،آرش آذرنگ، علی آجدانی،اسماعیل آزادی،زهره آشتیانی،رضا آشفته،فروزان آصف نخعی،زهره آقایانی،ساسان آقایی،حمیدرضا ابراهیم‌زاده،زهرا ابراهیمی،سعیده اسلامیه،بهمن احمدی امویی،مریم اکبری،رسول اصغری،ساناز اله بداشتی،پروین امامی،امیلی امرایی،مهدی امیرپور،مهدیس امیری،فراز انصاری،امیرهادی انواری،سولماز ایکدر،مژگان اینانلو،مجید اعزازی،آرش بابایی،هاشم باروتی،پروین بختیارنژاد،علیرضا بندری،ژیلا بنی یعقوب،سهام الدین بورقانی،افشین امیرشاهی،فرنوش امیرشاهی،بهروز بهزادی

منصور بیطرف،زهرا بیگدلی،ایمان پاک‌نهاد،فریبا پژوه،وحید پوراستاد،محمود پوررضایی،رضا پیکرنگار،رضا تاجیک،مهدی تاجیک،بهرنگ تنکابنی،محمدعلي توحيد

دلبر توکلی،عباس توکلی،فرنوش تهرانی،حمید جعفری،کریم جعفری،محمد جعفری

مهدی جلیلی،آیدین جهانبخش،ایرج جمشیدی،محمدصادق جنان صفت،حسین حاجبیان،آرش حسن‌نیا،فائزه حسنی،علی حق،فرشید خاموشی،مهرداد خدیر،

مریم خرسند،علیرضا خدادوست،هادی خسرو شاهین،جلال خوش‌چهره،زهرا داوری،جواد دلیری،نسترن دقیقی،هومان دوراندیش،منوچهر دین پرست،علی دهقان،علیرضا رجایی،سیمک رحمانی،ثمینا رستگاری،مرضیه رسولی،شبنم رحمتی،نسرین رضایی،نیلوفررستمی،علیرضا رضایی‌زاده،بیژن رمضانی،محمدجواد روح،فرزانه روستایی،نفیسه زارع‌کهن،اردشیر زارعی قنواتی،مهدی زعیم‌زاده،معصومه ستوده،عیسی سحرخیز،حسین سخنور،پرستو سرمدی، مسعود سفیری ،محمود سلطان‌آبادی،سامان سلیمیان،ثریا سهرابی‌نژاد،علی شاکر،کاوه شجاعی،رضا شجاعیان،ماشاءاله شمس الواعظین،آمنه شیرافکن،علی شیرزادی،محمود صدری،بهروز صمدبیگی،محمد طاهری،نوشین طریقی،اسماعیل علوی،شهرام فرهنگی،علیرضا قصری،سحر طلوعی،مهدی فاتحی،امیرتوحید فاضل،عذرا فراهانی،مهران فرجی،لیلی فرهادپور،ثمانه قدرخان،فرشاد قربان پور،علی قلی‌پور،علیرضا کتابدار،مهران کرمی،نیکو کلینی،بهروز گرانپایه،مائده گیوه‌چی،عباس عبدی،امین علم‌الهدی،اسماعیل علوی،فرهمند علی‌پور،محمدحسن علیپور،فریدون عموزاده خلیلی،فریده غائب،احمد غلامی،متین غفاریان،مهدی غنی،حمیدرضا صداقت‌جم،رویا ملکی،مرجان لقایی،سعید لیلاز،احسان مازندرانی،حمید مافی،حمید متقی،آزاده محمد حسین،داود محمدی، سيد ابوالحسن مختاباد،زهرا مشتاق،نیلوفر منصوریان،میمنت مژده،فخرالسادات محتشمی پور،حنیف مزروعی،علی مزروعی،بدرالسادات مفیدی،امیر حسین مهدوی،کیوان مهرگان،فخرالسادات میرفتاحی،بیژن مومیوند،محمود میری،علی معظمی،لطف‌اله میثمی،ماهور نبوی‌نژاد،امیر عباس نخعی،کامبیز نوروزی،مهدی نوروزیان،کسری نوری،اعظم ویسمه،عبدالرسول وصال،زینب همتی،مسعود هوشمند رضوی،محمدرضا یزدان‌پناه،مهدی یزدانی‌خرم،امیریوسفی